پیش از پرداختن به بررسی ویژگیهای کارآفرینان و اینکه چگونه به کارآفرین برتر تبدیل شویم، باید به این سوال پاسخ داده شود که کارآفرین به چی کسی گفته میشود؟ و چه نقشی در جامعه دارد؟
تاکنون تعاریف متفاوتی از کارآفرین ارائه شده است ولی آن چه در میان تمام تعاریف یکسان است، نقش کارآفرین به عنوان کسی که با بهکارگیری نوآوری به خلق ایدهای نو در جهت توسعه رفاه عمومی و ایجاد امکانات جدید که قبلاً وجود نداشته است، میپردازد.
کارآفرین یعنی فردی متعهد و دارای پشتکار که در جهت جمعآوری منابع انسانی و مالی برای تبدیل نوآوری به کالایی اقتصادی تلاش میکند.
کارآفرینی فرآیندی است پیچیده که موفقیت در آن نیازمند تقویت مهارتهای بسیار زیادی هم در حوزه شخصی و هم در حوزههای اجتماعی و اقتصادی است. کارآفرین برتر کسی است که بتواند این مهارتها را در خود پرورش داده و این مسیر سخت را بپیماید و به نتیجه مطلوب برسد.
کارآفرینی فرآیندی است که به خلق ارزش و ثروت منجر شده و معمولاً با ایجاد صنعتی جدید و یافتن منابع جدید همراه است. کارآفرینی به عنوان موتور محرک رشد اقتصادی است که باعث ایجاد اشتغال، رفاه عمومی و ارزش افزوده میشود، از این رو تربیت افراد کارآفرین و خلاق جهت ورود به این عرصه ضرورت بسزایی پیدا میکند.
یک کارآفرین برتر قبل از هر چیز باید بتواند از خود شناخت و درک کافی داشته باشد تا بتواند با محیط پیرامون خود از جمله کارمندان و مشتریان ارتباط برقرار کند.
خودشناسی باعث شناخت بهتر روی علایق و سلایق انسان میشود، اینکه بداند دقیقاً چه مسائلی ارزش و کدام ضد ارزش تلقی میشود، این شناختها به انسان کمک میکند در یافتن مسیر و رسیدن به هدف بهترین انتخابها را انجام دهد. همچنین خودشناسی باعث ایجاد اعتماد به نفس میشود و کمک میکند تا دید بهتری نسبت به آینده داشته باشد.
خودشناسی به معنای شناخت نقاط قوت و تلاش برای تمرکز و تقویت آنها جهت برقراری روابط مؤثرتر است. در مقابل شناخت نقاط ضعف نیز کمک میکند تا بدانیم در کدام مسیرها به کمک دیگر افراد نیاز خواهیم داشت.
خودشناسی، خود کنترلی را در شرایط شکست به همراه دارد و باعث میشود افراد در شرایط نامناسب بتوانند اوضاع را مدیریت کنند.
خودشناسی، خودباوری را به همراه دارد. یک کارآفرین برتر، به خود باور داشته و میداند دقیقاً به دنبال چیست.
غالباً انگیزهای که افراد را به سمت مسیر کارآفرینی میکشاند داشتن استقلال و ثروت آفرینی است. معمولاً افرادی که تمایل به مشاغل سنتی ندارند و از روندهای تکراری و یکنواخت خسته میشوند به فکر ورود به عرصه کارآفرینی میافتند، آنها کسانی هستند که میخواهند رئیس خود باشند و ایدههای خود را جامه عمل بپوشانند.
البته نمیتوان گفت تنها انگیزههای فردی انسانها را به مسیر کارآفرینی میکشاند. بسیاری از کارآفرینان بزرگ دغدغه اصلیشان خدمت به همنوعانشان بوده و در تلاش بودند تا دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند.
استقلال میتواند مسئولیت پذیری را به دنبال داشته باشد. اینکه بتوانیم مسئولیت تصمیمات خود را به عهده بگیریم و منتظر دیگران نباشیم تا مشکلات ما را حل کنند یعنی داشتن استقلال.
خلاقیت به معنای آفرینش چیزی از چیز دیگر به گونهای منحصر به فرد است. خلاقیت و داشتن ایدههای نو نیازمند تواناییهای ذهنی است که با کسب دانش و تجربه و بودن در محیطهای حمایتی بیشتر بروز مییابد. در مقابل عواملی مانند ترس، انتقاد، شکست و چشم و همچشمی میتوانند بروز خلاقیت را دچار مشکل کنند.
رمز بقای یک فرآیند کارآفرینانه خلاقیت و نوآوری است. خلاقیت به معنای تولید یک اندیشه و نوآوری به معنای عملی ساختن آن اندیشه است.
ازآنجایی که کارآفرینی امری پرمخاطره و سرشار از نااطمینانی است، یک کارآفرین برتر باید همواره آماده رویارویی با ناشناختهها باشند. به عبارتی دیگر یک کارآفرین برتر باید برنامهای از قبل مشخص شده جهت مواجه شدن با ریسکهای احتمالی داشته باشد و خود را برای مقابله با حوادث پیشبینی نشده آماده کند.
ریسک پذیری همواره به معنای موفقیت نیست، قبل از پذیرش ریسک باید آن را ارزیابی کنیم و بررسی کنیم، بعد از یافتن پاسخ سؤالات مذکور میتوان نسبت به پذیرش ریسکهای موجود تصمیمگیری مناسبتری داشت.
یکی از مهمترین مهارتهای یک کارآفرین برتر داشتن شامهای قوی برای شناسایی فرصتها است. داشتن اطلاعات و دانش خاص باعث میشود افراد دید متفاوت به وضعیت پیدا کرده و بتوانند فرصتها را ببینند. یک فرصت خوب باید به موقع و با دوام باشد و ارزش افزوده خلق کند.
البته شناسایی فرصتها کافی نبوده و میبایست فرصتها را پس از شناسایی مورد ارزیابی قرار داده و سپس به بهره برداری رساند.
معمولاً افراد باهوش خیلی سریع فرصتها را شناسایی میکنند، آنها حوادث را با نگاهی متفاوت مینگرند و تنها به راهحلهای از پیش شناخته شده اکتفا نمیکنند. آنها تلاش میکنند با تفکر خلاقانه راههای گوناگون تغییر شرایط را پیدا کنند. فرآیند شناسایی فرصتها تنها مختص ابتدای مسیر نیست و همواره در طول فرآیند کارآفرینی باید متوجه فرصتهای پیشرو بود.
بعد از شناسایی فرصتها نوبت به امکان سنجی و ارزیابی فرصتها میرسد.
پس از آنکه فرصت یافته شده از تمامی جنبهها مورد ارزیابی قرار گرفت، باید به دنبال یک تیم خلاق و مبتکر بود تا با استفاده از دانش و مهارت تیم به مرحله بهرهبرداری رسید.
پیشتر به اهمیت تشکیل تیم و استفاده از نیروی ماهر و مبتکر اشاره شد. هرچند تیم سازی ممکن است بهدلیل بروز رقابت و تعارضات بین افراد تیم مشکلساز شود ولی با مدیریت مناسب میتوان تیم را به سمت موفقیت هدایت کرد. پس بهتر است برای انتخاب یک تیم مناسب، شخصیت و مهارتهای افراد را مورد بررسی قرار داده تا تناسب مورد نیاز فراهم شود.
انتخاب تیم مناسب و برقراری هماهنگی بین آنها از مهارتهای کارآفرین و مدیریت تیم خواهد بود. ایجاد انگیزه در بین اعضای تیم، درک نیازهای گروه و حمایت از اعضا از موارد حائز اهمیت در تیم سازی است. بالا نگهداشتن روحیه کار تیمی و تشویق افراد میتواند عملکرد گروه را به طرز قابل ملاحظهای افزایش دهد.
گاهی لازم است برای گرفتن برخی تصمیمات از تک تک اعضای تیم، فارغ از وظایف آنها نظرخواهی شود تا روند خلاقیت در بین آنها شکل گرفته و اهداف تیم را اهداف خود تلقی کنند.
یک کارآفرین برتر باید توانایی مدیریت و هماهنگی بین اهداف، افراد و منابع را داشته باشد. مدیریت فرآیند تقسیم وظایف، زمانبندی کارها و اولویتبندی اهداف با نظر گرفتن محدودیتهای موجود، جزء مهارتهای اصلی کارآفرینان برتر است.
یک کارآفرین برتر برای پیشبرد اهدافش نیازمند برنامه استراتژیک است. این برنامه شامل کاوش محیطی، انعطاف پذیری، افق زمانی و مشارکت خواهد بود. یک برنامه استراتژیک بر پایه دو اصل محیط رقابتی و محدودیت منابع بنا شده است. برای تنظیم برنامه قبل از هر چیز باید اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت مشخص شده باشد. بعد از آن طرحها و اقدامات و سپس منابع مورد نیاز مورد بررسی قرار گیرد. برنامه ریزی یک فرآیند پیوسته بوده و قبل و بعد از تصمیمگیریها لازمالاجرا است.
بسیاری از کارآفرینان دارای مدارک عالی رتبه از دانشگاههای معتبر نیستند و یا گاهاً از هوش متوسطی بهره میبرند ولی وجه تمایز آنها با افراد دیگر در تمایل به یادگیری است. آنها با سؤال کردن، مطالعه و کنجکاوی خود را به دانش جدید مزین کرده و راه را برای ورود ایدههای نو به ذهنشان باز میکنند.
از آنجایی که بازار نیازها، پویا و همواره در حال تحرک است، کارآفرینان برتر باید آماده برخورد با هرگونه تغییر و بهینهسازی در جهت ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود باشند.
ممکن است در مسیر کارآفرینی نیاز باشد ایدهها و یا روشها بازنگری شده و تغییراتی در آنها صورت پذیرد، در این شرایط به سازگاری و انعطافپذیری نیاز خواهد بود زیرا که اوضاع همیشه آنگونه که پیشبینی شده است پیش نخواهد رفت و همیشه در طول مسیر اصلاحات مورد نیاز است.
داشتن تصویر ذهنی مثبت از خود و شرایط همیشه میتواند افراد را به سمت عملکرد بهتر سوق دهد. چرا که این امر با تمرکز روی نکات مثبت و فرصتها، ایدهها و روشهای سازنده را به ذهن هدایت میکند و در مقابل توجه دائمی به شکستها باعث از دست دادن فرصتها خواهد شد.
خوشبینی به معنای عدم توجه به موانع و احتمالات شکست نیست، زمانی که طرح کلی یک فرآیند کارآفرینانه مشخص میشود باید موانع و علل احتمالی شکست و راهحلهای آن نیز بررسی شود.
همانگونه که مثبت اندیشی مهم و حائز اهمیت است در مقابل تعصب نسبت به ایدههایمان میتواند بسیار مخرب باشد. انسان همیشه دوست دارد آن چیزی را مورد توجه قرار دهد که باورهای گذشتهاش را تأیید میکند، از این رو بسیار مهم است که در عین خوش بینی، نقدها را جدی بگیریم و برای بهتر شدن تلاش کنیم.
فرآیند کارآفرینی و چگونه تبدیل شدن به کارآفرین برتر راهی سخت و دشوار است که برای موفقیت در آن نیروهای متعهدی را باید کنار هم جمع کرد. مجموعهای از تواناییهای فردی، اجتماعی و اقتصادی و در نهایت مثبت اندیشی، میتوانند طی کردن این مسیر را آسانتر کنند.
در رأس تمام ویژگیهای ذکر شده شور و انگیزه و عشق وجود دارد. اگر عشق به کاری که انجام میدهید وجود داشته باشد قطعاً در آن مسیر موفق خواهید شد. عشق، شجاعت و سختکوشی میآورد و باعث میشود دشواریهای مسیر آسانتر شوند.
نظرات