سرمایهگذاران و افراد فعال در بازارهای مالی عموماً با دو رویکرد متفاوت در بازار فعال هستند. برخی از این افراد با رویکرد کوتاهمدت و برای گرفتن نوسان و سودی کوچک وارد یک سهم میشوند. برخی دیگر با رویکرد بلندمدت، سهامداری و برای کسب سود زیاد وارد سهم میشوند. نوسانگیری رویکردی است که هیجان بسیار بالایی دارد و به همین علت، افراد زیادی در بازار از این روش استفاده میکنند. در نوسانگیری، افق زمانی سرمایهگذار بسیار کوتاه (کمتر از یک ماه) است و سرمایهگذار تنها با این رویکرد وارد یک سهم میشود و چند روز بعد با قیمتی بالاتر آن سهم را میفروشد. بنابراین در نوسانگیری، سرمایهگذار توجهی به سودآوری بلندمدت آن سهم و یا صنعت مورد نظر ندارد.
نوسانگیری نیازمند دانش و مهارت بسیار بالایی در زمینه تابلوخوانی است و هر سرمایهگذاری قادر به انجام این کار نیست. در واقع فرد نوسانگیر، باید دانش بازاری بالایی داشته باشد. ممکن است برخی از سرمایهگذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع کسب سودهای کوتاهمدت، به دنبال نوسانگیری باشند، اما مطمئناً زمان زیادی سپری نمیشود که زیان میکنند و بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند.
برای نوسانگیری در بازار سرمایه، روش ویژهای وجود ندارد. نوسانگیران باتجربه، به مهارت تابلوخوانی تسلط دارند و میدانند در چه قیمتی وارد یک سهم شوند و در چه قیمتی از آن سهم خارج شوند. نوسانگیری ریسک بالایی دارد و رعایت حد ضرر در این روش، الزامی است. نوسانگیری معمولاً در سهمهای کوچک بازار انجام میشود. شناوری سهم و میزان حجم مبنای آن از نکات مهمی است که نوسانگیران آن را در نظر میگیرند. به هر میزان شناوری سهم کمتر باشد، میزان عرضه توسط سهامداران عمده آن نیز کمتر است. بنابراین نوسانگیران سهمی را انتخاب میکنند که در زمان ورود و خروج، کمترین دردسر را برای آنها به همراه داشته باشد.
مهمترین موضوعی که در نوسانگیری مورد توجه کلیه سرمایهگذاران قرار میگیرد، ایجاد حباب قیمتی است. به دلیل آنکه فرآیند نوسانگیری بازهی زمانی کوتاه دارد، معمولاً برای سرمایهگذاران، جذاب است و افرادی به طمع کسب سود وارد نوسانگیری میشوند که اگر مهارت و تجربه کافی نداشته باشند، نتیجهای جز زیان برای آنها نخواهد داشت.
نظرات