اهمیت نوآوری و کارآفرینی در جامعهای در حال توسعه به حدی است که تمدن زندگی انسان و رشد اقتصادی بدون آن غیر ممکن خواهد بود؛ از این رو تربیت افراد خلاق و نوآور و گسترش و تقویت تفکر خلاقانه در افراد اهمیت ویژهای مییابد.
در دنیای کسبوکار دو واژه نوآوری و کارآفرینی ارتباط تنگاتنگی باهم دارند. برخی گمان میکنند نوآوری و کارآفرینی معانی یکسانی دارند، درحالی که استفاده از این دو واژه به جای یکدیگر اشتباه است؛ نوآوری بهمنزله روح برای کارآفرینی است، به بیانی دیگر جدا ساختن مفهوم نوآوری از کارآفرینی، این واژه را بیمعنی خواهد کرد.
نوآوری به کار بردن خلاقیت در رسیدن به یک ایده منحصربهفرد برای حل یک مسئله است. در مقابل کارآفرینی به معنای به کار بردن نوآوری جهت وارد کردن ایدهها به زندگی واقعی و عینیت بخشیدن به آن است.
امروزه در یک اقتصاد پویا، ایدهها، محصولات و خدمات همواره در حال تغییر و تحولند، لذا سازمانها و کشورهایی موفق محسوب میشوند که بتوانند از طریق نوآوری و کارآفرینی شیوههای ناکارآمد قبلی را از میان برداشته و روشهای جدید را خلق نمایند. لازمه خلق روشهای نوین، داشتن زیرساخت و منابع مورد نیاز است. این منابع شامل سرمایه، نیروی انسانی، زمین، زمان و ... میباشد.
نوآوری چیزی نیست که تنها در ابتدای ورود به مسیر کارآفرینی به آن نیاز داشته باشیم، بلکه در تمامی مراحل رشد و بقای این فرآیند همواره به نوآوری احتیاج داریم.
کارآفرینی به فرآیند ایجاد و خلق امری متفاوت و دارای ارزش گفته میشود. کارآفرینی با بهرهگیری از امکانات موجود و با تکیه بر دانش از راه تشکیل مجموعه منحصربهفردی از منابع، منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید در اقتصاد میگردد.
کارآفرینی، کسبوکاری منحصربهفرد است و به بخشی از جامعه که تحت تسلط رهبران است اختصاص دارد. مسیر کارآفرینی همواره با عدم اطمینان همراه است و تقاضای محدود و عرضه فراوان، رقابت را در این زمینه چالشبرانگیز نموده است.
نوآوری به عمل معرفی چیزی تازه یا روشهای جدید با بهرهگیری از خلاقیت گفته میشود. نوآوری فرایندی است که قابل بهینهسازی است. در واقع نوآوری، تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است.
فرایند نوآوری از یک نیاز شروع میشود. نیاز باعث خلق ایده و ایده منجر به بروز خلاقیت و در نهایت به نوآوری ختم میشود. نوآوری زمانی مفید واقع خواهد شد که کارآفرینان بتوانند آن را به شیوه درست در کسبوکار هدایت کنند. شایان ذکر است که موتور محرک خلاقیت و نوآوری، انگیزه است. بدون داشتن انگیزه هیچ فکر و عمل خلاقانهای به مرحله ظهور نخواهد رسید.
نوآوری انواع مختلفی دارد و نه تنها جنبههای فنی بلکه جنبههای سازمانی را نیز در بر میگیرد. نوآوری میتواند در بازاریابی، محصول، منابع، روشها، بازارها و تشکیلات سازمانی خود را نشان دهد.
تحقیق و توسعه، نظر خواهی از افراد مطلع، بررسی نیاز جامعه، استفاده از تجارب صاحبان کسبوکار، اینترنت و مطالعه فرهنگ مشاغل در سایر کشورها، میتواند ذهنیت انسان را در راستای شناسایی فرصتها و برآورد نیازهای تأمین نشده یک جامعه گسترش دهد.
انسان گاهی به واسطه تجربیات تکرارشونده در گذشته گرفتار الگوهای فکری خاصی میشود که این الگوها ذهن را در چارچوب مشخصی هدایت کرده و تفکر نوآورانه را سخت مینمایند. برای رهایی از این بنبست میتوان با پرسیدن چند سؤال از خود، پیش فرضها را به چالش کشیده و مسائل را با نگاه دیگری بنگریم تا اینگونه راه ورود ایدههای نو را به ذهن باز کنیم.
طی فرآیند نوآوری ابتدا فرد جذب یک موضوع میشود و اطلاعات و دانش خود را پیرامون آن افزایش میدهد. پس از آن راه حلها و ایدههایی به ذهنش خطور میکند که آنها را نیز مورد آزمایش قرار میدهد تا از کارایی آنها اطمینان حاصل کند. در این مرحله ممکن است ایدهها بازنگری شده و یا تغییراتی در اساس آنها شکل گیرد. در نهایت ایده تکامل یافته، مطابق با نیازها و امکانات به مرحله اجرا درخواهد آمد.
علیرغم اهمیت نوآوری در کارآفرینی همچنان مسائلی وجود دارند که روند خلق و نوآوری را در ایجاد کسبوکارها با مشکل مواجه میکنند. از جمله عدم تشویق و حمایت از نوآوران، عدم دسترسی کافی به امکانات و تجهیزات، مقررات و کنترل بیش از حد، سلسله مراتب دست و پا گیر، فقدان آزادی و همچنین عدم وجود مشوقهای انگیزش بخش مانند حق تکثیر، حق ثبت اختراع و علائم تجاری، میتوانند از عوامل تأثیرگذار بر روند نوآوری و کارآفرینی باشند.
اقتصاددانان نخستین کسانی بودند که به تعریف واژه کارآفرین و کارآفرینی در نظریات خود پرداختند.
کارآفرین معادل واژه فرانسوی Entrepreneur و در لغت به معنی فردی متعهد و پرتلاش است.
درگذشته بر این باور بودند که خصیصه کارآفرینی چیزی است که افراد با آن زاده میشوند، در حالی که کارآفرین شدن نیاز به ویژگی خاصی ندارد و هرکس میتواند شیوه و روش خود را در راه رسیدن به اهدافش در پیش بگیرد. به طور کلی میتوان گفت کارآفرین شخصی است نوآور که با تشخیص فرصتها و تمرکز بر روی آن، روشی برای خلق چیزی متفاوت و دارای ارزش مییابد و با تعهد، پشتکار، پذیرش ریسکهای موجود و همچنین خوشبینی آن را توسعه بخشیده و به بهرهبرداری میرساند. کارآفرینان میتوانند از سرمایههای راکد در جهت ایجاد ارزش افزوده استفاده کنند.
کارآفرینان فرصتها را درک میکنند و خلأها را تشخیص میدهند. فرصتها مجموعه شرایطی هستند که نیازی را برای یک محصول یا خدمت جدید به وجود میآورد. فرصتها پاسخی برای حل یک مسئله و دارای محدودیت زمانی هستند.
علیرغم وجود تعاریف متفاوت از کارآفرینان، میتوان به برخی از ویژگیهایی که در اکثر آنها یکسان است اشاره نمود: ابتکار، توانایی پذیرش ریسک، مسئولیت پذیری، مثبت اندیشی، توانایی تخصیص بهینه منابع و موقعیتها، دارای چشمان تیزبین برای درک واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و علمی، آیندهنگری و توانایی تشخیص ظرفیتهای تکاملی آینده، توانایی درک نحوه کار مؤسسات و روابط انسانی.
همانطور که اشاره شد نوآوری بخش جدایی ناپذیر از کارآفرینی است و مزیتی رقابتی بین سازمانها به حساب میآید. کارآفرینی نیازمند ایدهای خلاقانه و متفاوت است تا بتواند از طریق خلق ارزش بخشی از نیازهای پاسخ داده نشده جامعه را پاسخ دهد.
نوآوری و کارآفرینی آثار و پیامدهایی از جمله توانایی ایجاد ارزش افزوده، اشتغال، ارزشهای جدید، صنایع جدید و افزایش رفاه عمومی دارد که به طبع، لازمه پیشرفت و توسعه هر اقتصاد است.
با توجه به اینکه اکنون در عصر عدم اطمینان و پیچیدگی و تغییرات فزاینده تکنولوژی هستیم، نیاز به خلاقیت نوآوری و کارآفرینی بیش از پیش احساس میشود؛ و امروزه دغدغه اکثر کسبوکارها پیادهسازی استراتژیهایی است که موفقیت و بقای آنها را تضمین نماید؛ بنابراین نیاز کشورها به منابع انسانی متخصص و ماهر در تمامی زمینهها که توانایی تفکر خلاق داشته باشند روزبهروز بیشتر خواهد شد.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به مقاله ارتباط کارآفرینی و استارت آپ چیست؟؛ بررسی علل شکست استارت آپها مراجعه کنید.
نظرات