کشور ما نوسانات اقتصادی زیادی را تجربه کرده که به صورت دورهای موجب ایجاد تورمهای چند ده درصدی شده است. این تورمهای ایجاد شده ارزش داراییها را روز به روز کاهش میدهند. بهترین راه برای آنکه داراییها در برابر تورم ایجاد شده در امان بمانند، سرمایهگذاری صحیح است.
در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته فرهنگ سرمایهگذاری در بیشتر اقشار جامعه جا افتاده و اغلب مردم داراییهای خود را به روشهای مختلفی سرمایهگذاری میکنند. همین موضوع در گام اول موجب ایجاد یک ثبات اقتصادی و تک رقمی شدن نرخ تورم در این کشورها شده و در گام بعدی موجب حفظ ارزش داراییها میگردد.
فرهنگ سرمایهگذاری در ایران هنوز در اول راه قرار دارد و اغلب مردم به فکر سرمایهگذاری در بازارهای مختلف هستند تا بتوانند ارزش دارایی خود را در برابر تورمهای به وجود آمده حفظ کنند. برای آنکه بتوانیم یک سرمایهگذاری درست و موفق داشته باشیم، باید با معیارهای آن آشنا شویم.
در این مقاله تلاش شده تا با بررسی معیارهای سرمایهگذاری، بتوانیم نگاه بهتری برای مقایسهی انواع حوزههای سرمایهگذاری داشته باشیم و با دیدگاهی درست و دقیقتر وارد این دنیا شویم.
یکی از اصلیترین معیارهای سرمایهگذاری شناخت ریسک است. خیلی از افراد ریسک را با خطر اشتباه میگیرند. ریسک به تنهایی به معنی خطر نیست ولی در داخل خود خطر را شامل میشود. به طور کلی تعریف ریسک را میتوانیم "احتمال از دست دادن قسمتی یا کل سرمایه در انجام کاری" بیان کنیم. ریسک دارای دو بخش مثبت و منفی است. اگر تنها بخش منفی ریسک را ببینیم، آن را فقط خطر میدانیم و از آن دوری میکنیم. در مقابل اگر تنها بخش مثبت ریسک را در نظر بگیریم، نگاه خوش بینانهای نسبت به آن پیدا میکنیم. هردو دیدگاه برای ریسک اشتباه است. باید هر دو بخش ریسک را در نظر گرفت تا بتواینم تصمیم درستی بگیریم. برای بررسی این موضوع بهتر است نگاهی به تعریف ریسک از دیدگاه رابرت کیوساکی بیندایم. رابرت کیوساکی، یکی از سرمایهگذاران مشهور و از ثروتمندترین افراد جهان است که برای مفهوم ریسک در کتاب پدر پولدار پدر فقیر اینگونه بیان کرده است:
"اکثر افراد از ریسکپذیری میترسند و سعی میکنند از کارهایی که ریسک در آنها وجود دارد، دوری کنند. اغلب این افراد شناخت کافی از ریسک ندارند و صرفاً به علت ترس از آن فرصتهای زیادی را از دست میدهند. برای آنکه بتوانیم ریسکپذیر باشیم، نباید از ریسک بترسیم بلکه باید چگونه ریسک کردن را یاد بگیریم. در این صورت نسبت به کاری که انجام میدهیم شناخت بیشتری پیدا میکنیم و ریسکپذیری را درک میکنیم و از آن لذت میبریم."
ریسکپذیری برای هر شخص متفاوت خواهد بود. عواملی مانند تجربه، سن افراد و تیپ شخصیتی در میزان ریسکپذیری افراد دخیل است؛ اما به صورت کلی میتوان برای ریسک کردن در انجام کاری دو مورد را به عنوان اصلیترین موارد در نظر بگیریم:
بازدهی میزان سودی است که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایهگذاریهای خود دریافت کند. برای درک بهتر بازدهی بهتر است دو نوع کلی از آن را بشناسیم:
نوع اول بازده واقعی است که همان مقدار سود یا زیانی است که در پایان مدت انتظار در سرمایهگذاری کسب شده است.
نوع دوم بازده مورد انتظار است که مقدار سود یا زیانیست که انتظار میرود در مدت زمان انتخاب شده در سرمایهگذاری کسب شود.
هر کدام از این بازدهها برای هر شخص متفاوت است. اختلاف این دو بازده نیز به میزان ریسک سرمایهگذاری مربوط میشود. هدف یک سرمایهگذار رسیدن به حداکثر بازده مورد انتظار خود است. بازده برای سرمایهگذار حکم جایزه و انگیزه دارد و یک سرمایهگذار حرفهای قبل از اقدام به سرمایهگذاری تحقیق کافی انجام میدهد. انتخاب بازده مورد انتظار برای هر سرمایهگذاری باعث میشود تا میزان ریسک آن مشخص شود. اگر افراد به دنبال بازده بالایی در سرمایهگذاری باشند، باید میزان دانش و اطلاعات خود را در حوزهی مورد نظر بالا ببرند.
افق زمانی یا چشمانداز سرمایهگذاری، مدت زمان مورد انتظار ما برای رسیدن به هدفمان در سرمایهگذاری است. مشخص کردن افق زمانی در سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر بدون در نظر گرفتن آن اقدام به سرمایهگذاری کنیم، داراییها با ریسک بالایی مواجه میشوند. در واقع بدون افق زمانی، سرمایهگذاری غیرممکن است.
چشمانداز سرمایهگذاری به هدف سرمایهگذاری هر شخص و میزان مدت انتظار او بستگی دارد. اغلب افراد معمولاً انتظار سرمایهگذاری در زمانهای کوتاهمدت و بازده بالایی را دارند. به این نکته باید توجه داشت که کسب بازدهی در مدت زمان کوتاهتر باعث افزایش ریسک در سرمایهگذاری میشود. معمولاً با افزایش میزان زمان مورد انتظار برای کسب بازدهی، میزان ریسک کاهش مییابد. با تعیین هدف و بازدهی منطقی میتوانیم به افق زمانی درستی برسیم.
این مورد را نباید با ریسکپذیری اشتباه گرفت. اگر امنیت سرمایهگذاری وجود نداشته باشد حتی در ایدهآلترین حالت یعنی ریسک پایین و بازدهی بالا، باز هم خطرهایی جدی داراییهای سرمایهگذاران را تهدید خواهد کرد. در واقع امنیت سرمایهگذاری اولین گام برای جذب اعتماد سرمایهگذاران است. هرچه سرمایهگذاری انجام شده در چارچوب مشخص و قانونمندتری باشد، امنیت در آن بالاتر خواهد رفت. با بیشتر شدن امنیت و به تبع آن افزایش اعتماد سرمایهگذاران، جذب نقدینگی در آن بخش بالا میرود. این اتفاق رونق زیادی در سرمایهگذاری ایجاد میکند. با شناسایی حوزههای سرمایهگذاری با امنیت بالا میتوان به صورت اصولی اقدام به این کار کرد و شاهد استقبال عموم مردم و جذب نقدینگی در آن حوزهها باشیم.
از دیگر معیارهای سرمایهگذاری نقدشوندگی است. نقدشوندگی بدین معناست که چه میزان طول میکشد تا داراییهای شما به پول نقد تبدیل شود. بدیهی است هرچه سرعت نقدشوندگی بیشتر باشد، فرایند معاملات در سرمایهگذاری مربوطه سریعتر است و باعث بالا رفتن جذابیت در معاملات خواهد شد. اهمیت نقدشوندگی زمانی خود را نشان میدهد که وارد دوران رکود در سرمایهگذاری شویم. در آن زمان سرمایهگذاریهایی که سرعت نقدشوندگی در آنها بالاست ریسک کمتری را به همراه خواهند داشت؛ بنابراین در نگاه کلان بازارهایی که نقدشوندگی بالایی دارند، ریسک سرمایهگذاری در آنها پایین است.
به عنوان مثال بازار بورس به دلیل خرید و فروشهای روزانه و در کمترین زمان ممکن دارای نقدشوندگی بالایی است. در مقابل بازار مسکن به جهت خواب سرمایه تا زمان پیدا شدن مشتری و مسائل دیگر در حال حاضر در اقتصاد کشور نقدشوندگی پایینی دارد.
وقتی سرمایهگذاری را در حوزهای آغاز میکنیم باید بدانیم آن حوزه چه تأثیری بر اقتصاد کشور خواهد داشت و باید توجه داشت که سرمایهگذاری انتخاب شده نباید موجب ایجاد تورم و رکود اقتصادی در کشور شود. برخی از زمینههای سرمایهگذاری سبب ایجاد تورم در اقتصاد کشور میشود. این نوع سرمایهگذاریهای تورمزا شاید به ظاهر باعث کسب سود برای سرمایهگذاران شود و دارایی آنها افزایش یابد ولی در باطن به علت ایجاد رکود و تورم اقتصادی، موجب رشد هزینهها و مخارج میشود؛ بنابراین رشد انجام شده در داراییها خنثی خواهد شد و حتی بعد از مدتی موجب ضرر به داراییها میشود. به عنوان مثال افرادی که در این مدت با سرمایهگذاری در بازار دلار توانستند داراییهای خود را افزایش دهند، در ظاهر سود کسب کردند اما در باطن به خاطر تورم ایجاد شده، مقدار هزینهها نیز به نسبت آن افزایش پیدا کرد و در عمل باعث خنثی شدن سود آنها در این سرمایهگذاری شد. به همین دلیل باید سرمایهگذاری انتخاب شده باعث پیشرفت و شکوفایی اقتصادی شود و به مانند بازی برد-برد باید همانگونه که شما در سرمایهگذاری سود میکنید، اقتصاد کشور نیز شکوفایی و سودسازی را تجربه کند و چرخهی صنعت به حرکت درآید.
با ساختن اقتصادی پویا، سرمایهها به سمت فعالیتهای سفتهبازی کمتر میشود.
امروزه سرمایهگذاری به یک مهارت تخصصی تبدیل شده است، به گونهای که نمیتوان بدون آموزش و دانش کافی اقدام به سرمایهگذاری کرد.
از طرفی نمیتوان یک حوزهی سرمایهگذاری را برای همهی افراد توصیه کرد. در واقع هریک از بسترهای سرمایهگذاری برای افراد مختلفی مناسب است و هر شخص بسته به معیارهای گفته شده در سرمایهگذاری و با توجه به روحیات خود میتواند وارد بخشهای مختلف سرمایهگذاری شود. معیارهای گفته شده در این مقاله میتواند کمک شایانی در مقایسهی بخشهای مختلف سرمایهگذاری و همچنین پیدا کردن و یا ساختن بهترین استراتژی برای هر شخص باشد. در آخر باید توجه داشت که هر کدام از معیارهای گفته شده را نباید به صورت جداگانه در نظر بگیریم، بلکه باید همانند شبکهای منسجم و بههم پیوسته در کنار یکدیگر بررسی شوند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به مقاله سرمایهگذاری چیست؟ و صندوقهای سرمایهگذاری چیست؟ مراجعه کنید.
برای آشنایی بیشتر با تمام بازارهای مالی کشور میتوانید دوره آموزشی رایگان آموزش همگانی سرمایهگذاری و برای آشنایی بیشتر با بازار بورس میتوانید دوره آموزشی رایگان آشنایی با بازار بورس را مشاهده کنید.
نظرات