اعتماد اجتماعی از عناصر تاثیرگذار در رابطه ی بین مردم و حکومت است این اعتماد چه تاثیری بر فضای حاکمیتی جامعه دارد؟ وضعیت اعتماد اجتماعی در ایران چگونه است؟
تصور کنید در یک جامعه اعتماد از بین رفته باشد. در این مجموعه، افراد مجبورند برای دستیابی به هر نوع اطلاعات مورد نیاز، خودشان دست به کار شوند تا به اعتماد حداکثری در خصوص اطلاعات موجود دست پیدا کنند. این افراد مطابق برداشت خود از قانون پیروی میکنند و جامعه بدون توجه به حاکمیت، چشماندازی برای خود متصور است. در چنین شرایطی وضعیت امور به ویژه اقتصاد به چه شکل خواهد شد؟
برخی از گزارههای فوق و یا دیگر پیامدهای چنین وضعیتی ممکن است در نگاه اول مطلوب به نظر برسند. به طور مثال اگر افراد با اطلاع کامل کاری را انجام دهند یا اینکه با اختیار و مسئولیت خودشان عمل کنند به ظاهر نتایج خوبی دربر خواهد داشت؛ اما موضوع مهمتر اینکه به چه قیمتی این مسائل محقق میشوند؟
آدام اسمیت (Adam smith) پدر علم اقتصاد در کتاب "ثروت ملل" عنصر اصلی خلق ثروت را همکاری اعلام میکند. این موضوع اهمیت اعتماد که لازمه همکاری است را بیشازپیش نمایان میسازد.
بدین ترتیب زمانی که اعتماد اجتماعی کاهش یابد، هزینه هر فعالیت جمعی با افزایش مواجه میشود و در پی آن اثرگذاری مشارکت و همکاری کاهش مییابد و رشد اقتصادی نیز به کندی صورت میپذیرد.
به عقیده گوردون یکی از صاحبنظران این حوزه، اعتماد یک انتظار مثبت است در رابطه با اینکه طرف مقابل در گفتار، کردار و رفتار خود به گونههای فرصتطلبانه رفتار نکند. اعتماد اجتماعی را میتوان داشتن حسن ظن به دیگران در روابط اجتماعی دانست که تسهیلکننده روابط اجتماعی بوده و امکان سود یا زیان را در خود نهفته دارد.
به منظور مشاهده آثار اعتماد عمومی در اقتصاد ایران، روند تغییرات تشکیل سرمایه ناخالص و همچنین خروج سرمایه از ایران را مورد بررسی قرار میدهیم.
گرچه عوامل متعددی در شکلگیری این متغیرها اثرگذارند اما یکی از مهمترین آنها :
نمودار اول که به عنوان یکی از شاخصهای اصلی سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود، هزینه خرید کالاهای سرمایهای (تجهیزات و ساختمان) در اقتصاد را نشان میدهد.
در نمودار زیر پایین بودن سطح اعتماد عمومی به ویژه در بعد ارتباط با حاکمیت بهتر نمایان است. به طوری که از ابتدای انقلاب به جز در چند سال، شاهد خروج سرمایه از کشور هستیم و این در حالیست که در دهه 80 و 90 اوج خروج سرمایه را شاهد بودیم.
اعتماد اجتماعی درواقع حاکی از وجود روندی مثبت و سازنده و قابل اتکا در بین عناصر مختلف اجتماع است. لذا برای بهبود میزان این سرمایه مهم، ضروری است عناصر اثرگذار بر آن را احیا و تقویت نمود.
در تعریفی چنین آمده است که اعتماد اجتماعی انتظار مردم از دریافت مثبت نسبت به خواستههای آنان از طریق متولیان امور عمومی است. براساس این تعریف میتوان گفت :
از طرف دیگر جامعه نیز با علم بر حقوق خود و مطالبهگری به حق، بر عهده گرفتن مسئولیت برخی امور اجتماعی و دقت در انتخاب افراد شایسته برای مسئولیتهای مختلف میتواند موجب تحکیم اعتماد اجتماعی شود.
نظرات