قیمت ارز به علت شرایط خاص ایران بیش از یک دهه است نوسانات زیادی را به خود دیده است و پیشبینی آن برای بسیاری از فعالین بازارهای مختلف و حتی مردم عادی دارای اهمیت شده است.
در این مطلب تا حدودی زمینههای چگونگی پیشبینی روند قیمت ارز را در اختیار شما قرار میدهیم تا دید بهتری نسبت به این مسئله پیدا کنید.
قبل از هر چیز به نظامهای ارزی موجود در اقتصاد میپردازیم. هریک از این نظامها را کشورهای مختلف با توجه به تغییرات به وجود آمده در زمینهٔ ارزش پولی خود و چگونگی مبادلههای بینالمللی با ارزهای متفاوت، انتخاب کردهاند.
روش این نظام بهگونهای است که قیمت ریالی نرخ یک ارز کاملاً شبیه قیمت یک کالا بوده که از برخورد منحنی عرضه و تقاضای آن ارز به دست میآید.
مزیت این نظام ایجاد ثبات در نرخ ارز است که با توجه به تأثیر بالای ارز بر اکثر متغیرهای اقتصادی میتواند منجر به ثبات شود.
امکان آزادی سیاستهای پولی مختلف به میزانی در این نظام فراهم است، بهگونهای که نرخ ارز از دامنه مجاز تعیینشده، فراتر نرود و در صورت ایجاد کسری یا مازاد تراز پرداختها، به علت امکان تغییر نرخ ارز در محدوده مجاز میتوان بخشی از آن را رفع کرد.
در این نظام قواعد مشخصی برای مداخله دولت، نرخهای هدف اعلام شده و محدوده مشخصی برای نوسانات مجاز نرخ ارز وجود ندارد. به عبارتی مسئولان پولی، هنگامی در بازار ارز دخالت میکنند که تشخیص داده شده این اقدام، سودمند و ضروری است.
از اشکالات این نظام، مداخله کشورها با نامهایی از قبیل نرخ حمایتی ارز است که در نتیجهی آن در بازار ارز، ریسک تخصیص نامناسب منابع بر اساس مزیت نسبی به وجود آمده آن است.
پیش از انقلاب اسلامی نظام ارزی حاکم بر کشور، نظام نرخ ارز ثابت بود که بر اساس نیاز زمان و با توجه به توان مالی خارجی این نرخ از سوی دولت تعیین و تنظیم میشد.
در سال 1346 با توجه به امکانات و نیازهای روز به دلیل اینکه نرخ ارز با نوسان همراه بود، نهایتاً در 75 ریال ثابت ماند. کنترل و نظارت دولتی و تعیین اولویتهای ارزی کشور برای مصارف ارزی تا سال 1352 که همزمان با افزایش قیمت نفت در بازار جهانی بود، حفظ شد.
پس از انقلاب نیز این سیاست ارزی ادامه پیدا کرد اما با وجود شرایط جنگ، کاهش امکانات صادرات نفت، کاهش قیمت نفت و قدرت خرید مردم، ارزش ریال در بازار ارزی کشور بسیار تضعیف شد.
هدف در این دوران، ثابت نگه داشتن ارزش رسمی ریال بود پس ناچار به سیاستهای مداخلهگرانه در بازار ارز روی آورده شد.
با پایان یافتن جنگ و کاهش مشکلات برونمرزی، ادامه سیاستهای کنترلشده مخصوصاً عوامل تولید، منطق خود را از دست دادند و سیاست اقتصادی برای دستیابی به وضعیت تعادل، مورد تجدیدنظر قرار گرفت و اصلیترین سیاست اقتصادی که اعمال شد، اصلاح نظام ارزی کشور بود.
در سال 1372 نظام ارزی کشور از نرخ ارز ثابت به نظام ارز شناور مدیریتشده تبدیل شد و تا حدود زیادی به موفقیت در رشد ارزش ریالی دستیافت اما موفقیت این نظام فقط تا سال 1373 استمرار داشت. یکی از عوامل عدم موفقیت این نظام را میتوان عدم توانایی بانک مرکزی برای انجام تعهد خود مبنی بر رفع نیاز تقاضای ارز اشاره کرد.
پس از این اتفاق در نیمه دوم سال 1373 دولت از سیاست ارز شناور صرفنظر کرد و سیاست جدیدی برای ثبات ارزش ریال در پیش گرفت و کنترلهای ارزی شدیدی اعمال کرد.
با کاهش قیمت نفت در سال 1378 لزوم حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز بهمنظور استفاده از منابع محدود دوباره احساس شد.
از همین رو در قانون بودجه 1380 مقرر شد که بودجه سال بعد، با اعمال سیاست تک نرخی ارز تنظیم شود. در دهه 80 به علت درآمدهای سرشار نفتی، دولت توان کنترل نرخ ارز را پیدا کرد و برای یک دهه این نرخ در سطح 800 تا 1000 تومان باقی ماند؛ اما به علت کسری بودجه و همچنین شروع تحریمها از اوایل دهه 90، ریال شدیداً تضعیف شد و تا کنون نیز این اتفاق تداوم یافته است.
در واقع مسئله اصلی در تمام این ادوار عدم وجود یک اقتصاد بازار آزاد بوده است که دخالت دولت در اقتصاد و تصمیمگیری دستوری برای آن را در برداشت. هر زمان که این ساختار سعی در حرکت به سمت بازار آزاد را داشت، در این حرکت ناکام ماند.
قیمت ارز در کشور، متأثر از تورم، بودجه، سیاستهای مالی و پولی، نقدینگی در دست مردم، فروش نفت و درآمد دولت، تورم سایر کشورها و سیاستهای اقتصادی و تولیدی کارآفرینی دولت میباشد.
(برای مطالعه عوامل مؤثر بر نرخ ارز به مطلب نرخ ارز چگونه تعیین میشود؟؛ بررسی عوامل موثر بر تغییرات نرخ ارز مراجعه بفرمایید.)
در این بخش به بررسی عموامل موثر بر پیشبینی قیمت ارز میپردازیم.
چون بانک مرکزی عرضهکننده اصلی ارز در بازار است، مهمترین نقش را در بازار ارز دارد. درآمد صادراتی کشور به ویژه درآمد فروش نفت خام که ورودیهای ارز بازار هستند، در کنترل مستقیم یا غیرمستقیم بانک مرکزی قرار دارند. از این رو پیگیری سیاستهای بانک مرکزی و مصوبات آن میتواند به پیشبینی بازار ارز کمک شایانی نماید.
این عامل از طریق اثرگذاری بر چشمانداز آینده، درآمدهای ارزی و اثر روانی، میتواند روی صعودی یا نزولی بودن قیمت ارز در بازار اثر بگذارد.
میزان تقاضا نیز بر قیمت ارز اثر میگذارد که این عامل خود به نرخ تورم، فضای کسبوکار، سود سرمایهگذاریهای مختلف، رفتار جمعی مردم و افزایش یا کاهش تقاضا برای خرید کالاهای خارجی بستگی دارد.
همچنین باید توجه داشت که ارز، فارغ از عرضه و تقاضا 3 رکن اساسی نیز دارد:
زمانی که قیمت یک محصول دچار نوسان شدید میشود، جدای از عوامل مؤثر خارجی که بر قیمت آن محصول اثر میگذارند، بخش دیگر آن به رفتار افراد در برخورد با آن موج نوسان بر میگردد.
بهطور خاص نرخ ارز در کشور ما تا حد زیادی تابع تحولات اقتصادی نیست. بیشتر تحت تأثیر سیاست قرارگرفته و جامعه سیاست زده، یک اقتصاد سیاست زده به وجود آورده است. به همین دلیل در تحلیل قیمت ارز در کشور ما باید به تحولات سیاست داخلی و خارجی بیشتر توجه نمود.
برای تعیین نرخ ارز به طور کلی چند نظریه در بین اقتصاددانان رواج دارد که البته هیچ کدام در ایران به درستی کاربرد ندارند و به راحتی نمیتوان فرمول خاصی را معرفی نمود که کاملا توضیح دهنده نرخ ارز در ایران باشد.
شاخص برابری قدرت خرید یا (purchasing power parity (ppp
یکی از فرمولهایی که ارائه میشود برابری قدرت خرید است که البته برخی سالها در ایران چندان منطبق در نمیآید. با این حال میتوان تا حدی به ارزش آن ارز پی برد.
در این فرمول تورم دو کشور را از هم کم میکنیم و آن را در نرخ ارز لحاظ میکنیم. نتیجه آن چنین فرمولی خواهد بود:
لازم به ذکر است که این فرمول در برهه زمانی بلندمدتی در ایران کاربرد ندارد و به علت وجود عوامل متعدد و مختلف که دائماً دستخوش تغییر میشوند، فرمول ذکر شده کارایی لازم را ندارد.
گاهی ممکن است در یک بازه زمانی مشخص، کشور دچار رونق اقتصادی شود. باید توجه داشت که طبق نظرات پیروان کینز، درزمانی که رونق تمام شود وجود رکود در اقتصاد لازم است.
از آنجایی که نرخ بهره در تعیین قیمت ارز مؤثر است، رونقهای ناگهانی در وهله اول زمانی به وجود میآیند که دولتها اقتصادها را با نرخ بهره پایین تحریک کنند.
البته این رونقها گونهای از رونق مصنوعی بهحساب میآیند؛ لذا با این دیدگاه، توجه به رونقهای اقتصادی قیمت ارز درگذشته و حال پیشبینی روند قیمتی ارز، رنگ دیگری به خود میگیرد.
برای پیشبینی روند قیمت ارز نمیتوان مسیر مستقیمی را دنبال کرد، بلکه باید بهطور دقیق شرایط حاکم بر کشور و اقتصاد و چگونگی بسته شدن بودجه و سرمایهگذاری را مطالعه نمود.
گاها ایجاد تنشها در هر یک از عاملهای ذکرشده در مطلب، ممکن است تأثیرهای مثبت و منفی روی روند افزایش یا کاهش ارز بگذارند.
البته هیچگاه نباید از نظر دور داشت که عامل اصلی تعیینکننده نرخ ارز بانک مرکزی و سیاستهای دولتی است.
برای پیشبینی این روند تنها سواد مالی کافی نیست، جامعهشناسی هم لازم است.
نظرات