تمامی شرکتها داراییهای مختلفی از جمله زمین، ملک و... دارند. ارزش این داراییها نیز در طول زمان دائما در حال تغییر است اما تا زمانی که شرکت اقدام به تجدید ارزیابی آنها نکند، قیمت این داراییها در ترازنامه برابر قیمت آخرین تجدید ارزیابی درج میشود.
بنابراین شرکتها هر چند سال این داراییها را دوباره ارزشگذاری کرده و افزایش سرمایه را از محل تجدید ارزیابی داراییها انجام میدهند.
پس با توجه به آنچه که گفته شد این نوع افزایش سرمایه حاصل از ارزشگذاری مجدد داراییهای شرکت است. نکته قابل توجه این است که تجدید ارزیابی از طریق داراییهای غیرمشهود مانند حق اختراع، سرقفلی و ... نیز امکانپذیر است.
شرکتها برای اینگونه افزایش سرمایه باید ابتدا گزارش توجیهی حسابرس را تهیه کنند، سپس با مجوز سازمان بورس و استفاده از کارشناس دادگستری، اقدام به ارزیابی مجدد داراییهای خود کنند.
این نوع افزایش سرمایه معمولا مشکلاتی را برای شرکت به همراه خواهد داشت. مهمترین مشکل آن افزایش هزینه نگهداری اموال و افزایش هزینه استهلاک در ترازنامه است. این موضوع موجب میشود شرکتها علاقه چندانی به این نوع افزایش سرمایه نداشته باشند.
اما این موضوع تا حدودی برای بانکها و موسسات مالی دیگر مانند بیمهها متفاوت است. این گروه برای آنکه بتوانند کفایت مالی خود را متناسب با زمان نشان دهند باید ارزش داراییهای خود را بهروز نگه دارند.
بنابراین میتوان گفت که این نوع افزایش سرمایه بهجز در شرایط تورمی شدید که ارزش داراییها طی هر سال اختلاف چشمگیری پیدا میکند، توجیه اقتصادی چندانی ندارد.
در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها، سهامداران پولی به شرکت پرداخت نمیکنند و به این جهت نقدینگی از خارج از شرکت وارد آن نمیشود. شرکتها نیز سهام جدید را متناسب با میزان افزایش سرمایه بین سهامداران تقسیم میکنند. در اینجا انتشار سهام جدید موجب رقیق شدن سهام شرکتها میشود که باعث میشود رشد قیمتی سهام کند شود.
نظرات