کارآفرینی از گذشته تا به امروز مفاهیم متفاوتی را دنبال کرده است. اولین بار در قرون 15 و 16 میلادی مفهوم کارآفرین به وجود آمد که در آن زمان این مفهوم بیشتر مورد توجه اقتصاددانان قرار داشت. در ابتدا افرادی که اقدام به فعالیتهای اقتصادی از قبیل ساخت و سازهایی در سطح شهر و اماکن عمومی میکردند و عموماً وابسته به دولتها بودند را کارآفرین میگفتند. در ادامه تاجران، صنعتگران و بازرگانان بزرگ این لقب را از آن خود کردند.
در سالهای اخیر مفهوم کارآفرین به شکل جدیدی تغییر یافته است، شخصی متعهد که با پذیرش ریسک اقدام به خلق ایدهای نوآورانه کرده و ارزشی در جامعه به وجود میآورد، کارآفرین نام دارد. خلاقیت، نوآوری، خلق ارزش جدید از مفاهیم کلیدی در کارآفرینی میباشند. کارآفرین با ایجاد شغل متفاوت است، هرچند که در کارهای کارآفرینانه امکان افزایش اشتغال وجود دارد ولی اشتغالزایی لازمه کارآفرینی نیست.
شناخت مفاهیم اولیه کارآفرینی قبل از ورود به دنیای کارآفرینی برای موفقیت در این راه ضروری است. کارآفرینی مفهوم گستردهای است که به شدت مورد توجه جامعه اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است و مهمترین نقش آن در رشد و توسعه اقتصادی است. البته ناگفته نماند تأثیرگذاری کارآفرینی بسیار گستردهتر از رشد اقتصادی کشورهاست و در تمامی حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی کارایی خود را نشان میدهد.
کارآفرینی انواع مختلفی دارد که میتوان آن را با توجه به هدف و نوع فعالیت در چهار دسته کلی به شکل زیر تقسیمبندی کرد:
کارآفرینی را با توجه به نوع عملکرد و فعالیتشان هم میتوان به دستهبندی زیر تقسیم کرد:
کارآفرینی امری پرمخاطره و نیازمند توانایی مدیریت بالای امور مالی، انسانی و برنامهریزی است. غالباً این سطح از دانش و مهارت را یک نفر نمیتواند به تنهایی کسب کند. لذا بهتر است برای دریافت راهنمایی و مشاوره از افرادی که قبلاً در زمینه مورد نظر تجربه داشتهاند، استفاده کرد. زمان و امکانات محدود، به انسان این فرصت را نمیدهد تا بتواند همه چیز را به صورت انفرادی فرا گیرد و پیش ببرد، در این خصوص افرادی که اصطلاحاً به آنها "منتور" میگویند میتوانند در هدایت و آموزش کسانی که تجربه کمتری دارند، بسیار مفید واقع شوند.
منتور در لغت به معنای مربی و در عمل به شخصی گفته میشود که در حیطهای خاص تجربه زیادی داشته و میتواند افراد را در همان مسیری که قبلاً خود پیموده، راهنمایی نماید.
نه تنها دریافت مشاوره و مشورت از افراد با تجربه برای موفقیت در دنیای کارآفرینی ضروری است بلکه کمک گرفتن از افراد متخصص و خلاق در زمینههای مختلف نیز امری واجب است. فعالیتهای تیمی در افزایش خلاقیت و نوآوری بسیار مؤثرند، البته چگونگی تشکیل تیم و نحوه برقراری نظم در میان آنها خود مطلبی گسترده و حائز اهمیت است که در این بحث نمیگنجد.
عموماً افرادی که به دنبال قدرت، ثروت و استقلال هستند به سمت کارآفرینی هدایت میشوند.
اینکه چه باور و ویژگیهایی تمایل انسان به این سه اصل را افزایش میدهد، به مسائل روانشناختی افراد و تفاوتهای شخصیتی آنان برمیگردد.
روانشناسی به بررسی عوامل تأثیرگذار بر روان و رفتار انسان، تمایلات و انگیزههای او میپردازد. در روانشناسی آرکتایپ، یا همان تیپ شخصیتی که افراد را به سمت کارآفرینی جذب مینماید، آرکتایپ زئوس مینامند. سه ویژگی اصلی اینگونه افراد ثروت، قدرت و شهرت است. شخصیتهای زئوس دارای اقتدار و قدرت نفوذ در دیگران هستند، دقیقاً همان چیزی که یک کارآفرین در مسیر موفقیتش به آن نیاز دارد. در واقع اینگونه افراد موفقیت را به صورت یک نیاز در خود احساس میکنند.
تفاوتهای شخصیتی افراد مانع از توانایی آنها در امر کارآفرینی نیست، بلکه تیپهای شخصیتی خاص تمایل بیشتری به انجام کارهای سخت و پر چالش داشته و به دلیل خصوصیات خاصشان سازگاری بیشتری با مسائل دارند. افراد میتوانند با پرورش مهارتهای مدیریتی و ارتباطی، خود را برای این نقش آماده نمایند.
غیر از عوامل شخصی و فردیتی در تصمیمگیری افراد برای ورود به حوزه کارآفرینی عوامل دیگری چون سن، تحصیلات، آموزشهای نظام آموزشی و خانواده میتواند در انگیزه افراد برای کارآفرینی مؤثر باشد.
سن افراد برای ورود به کاراآفرینیمتفاوت است اما با توجه به انرژی و انگیزه بالای در جوانان، دهه سوم زندگی زمان مناسب برای ورود افراد به این عرصه است.
تحقیقات نشان داده آنچه افراد را در مسیر کارآفرینی موفق میکند تجربه است نه دانش علمی و مبتنی بر تئوری، لذا کمتر دیده شده که افراد تحصیل کرده به سمت فعالیتهای کارآفرینی رفته باشند.
نقش مدارس در شناسایی شخصیتهای کارآفرینانه بسیار حائز اهمیت است. مدارس با راهاندازی سیستمهای آموزشی مناسب نه تنها میتوانند مهارتهای افراد را بالا ببرند بلکه میتوانند با استفاده از تستها و آزمونهای مناسب علایق و تواناییهای بالقوه آنها را شناسایی و آنها را در مسیر تقویت استعدادهایشان کمک نمایند تا بلکه در آینده افراد پیشرو و موفق بیشتری را وارد جامعه و بازار کار نمایند.
بسیار مشاهده شده است که کارآفرینان در خانواده خود افراد کارآفرین را دیده و از آنها راه و رسم موفقیت در این مسیر را آموختهاند. غیر از تیپ شخصیتی افراد نحوه برخورد والدین در کودکی میتواند آنها را از همان دوران برای کارآفرینی آماده نماید. والدینی که مسئولیتپذیری، تعهد و تلاش را به فرزندان خود میآموزند، در مقابل زمانی که دائماً مسیر درست و غلط را به کودکان نشان میدهند و اجازه مخاطره کردن و مواجهه با مسائل را به آنها نمیدهند، توانایی تصمیمگیری را از آنها سلب مینمایند و نمیتوان انتظار یک شخصیت مقتدر و کارآفرین را در آینده از آنان داشت.
کارآفرینی به دلیل اینکه به زیرساختهای بسیاری نیاز دارد تا بتواند در مسیر درست قرار بگیرد کاری دشوار است. زیرساختهای لازم برای گسترش فعالیتهای کارآفرینانه به دو بعد فردی و اجتماعی تقسیم میشود. آن بخش از مسیر که نیازمند افراد با ویژگیهای نظیر تعهد، ریسک پذیری، تلاشگری، اقتدار و ... سروکار دارد بعد فردی و آن بخش که به فضای جامعه و اقتصادی وابسته است بعد بیرونی آن است.
چالش اصلی در دنیای کارآفرینی مربوط به کمبود منابع مالی است. دولتها برای حل این مشکل و کمک به کارآفرینان اقدام به راهاندازی سازمانهای تحت عنوان پارکهای علموفناوری نمودند تا از این طریق با در اختیار گذاشتن فضا و امکانات در کاهش هزینههای کسبوکارهای کوچک و تازه تأسیس، کمک کرده باشند.
پارک علموفناوری مکانی است که در آن شرکتهای تازه تأسیس یا به اصطلاح استارت آپها که خود زیر مجموعهای از فعالیتهای کارآفرینی هستند، دور هم جمع شده و از امکانات تخصصی پارک نظیر ساختمان و شبکههای اینترنتی و ... استفاده میکنند تا ایدههای نوین خود را به مرحله عمل برسانند.
قبل از ورود به دنیای کارآفرینی اولین اقدام شناخت ماهیت این فرآیند است، آشنایی کامل با این حوزه ما را نسبت به مزایا و معایب، چالشها و فرصتهای آن هوشیار مینماید تا بدانیم برای ورود به آن چه پیشنیازهایی را باید فراهم نماییم؟
بعد از شناخت مسیر کلی میبایست نسبت به شناخت خود و ویژگیهای فردی آگاهی کامل داشته باشیم تا بدانیم این مسیر مناسب تواناییهای شخصی ما خواهد بود؟ آیا میتوانیم با توجه به داشتههایمان در این مسیر موفق شویم و موانع را از سر راه برداریم؟
پس از آن باید نسبت به موقعیت مالی و اجتماعی برای ورود به دنیای کارآفرینی بررسی کامل را انجام دهیم. تا بدانیم به چه میزان و از کجا میتوانیم منابع مورد نیازمان را تأمین نماییم؟ آیا در اجتماع نیازی برای ارزش افزودهای که خلق خواهیم کرد وجود دارد؟
پاسخ به تمامی این چراییها میتواند مسیر را برای افرادی که میخواهند به دنیای کارآفرینی ورود نمایند، روشن میکند تا در نهایت بتوانند تصمیم درستی گرفته و به نتیجه برسانند.
دولت، آموزشوپرورش و خانوادهها باید تلاش نمایند تا زمینه را برای گسترش فعالیتهای کارآفرینی آماده کرده تا از این طریق با توسعه همه جانبه، رفاه و آسایش در جامعه افزایش یابد.
آشنایی بیشتر با کارآفرینی:
نظرات